روند تجاریسازی ایدهها
مراحلی که از زمان خطور یک فکر به ذهن تا تبدیل آن به ایدهای قابل اجرا و تجاری طی میشود روندی است که با صرف زمان و هزینه و سنجش حداکثر جنبههای احتمالی، نهایتاً میتواند به نتیجه موفقی برسد که دوام داشته باشد.
مسیری که مشاغل مختلف طی میکنند مختص خودشان است و نمیتوان به صورت قطعی نسخهای واحد برای همه پیچید با این حال مواردی هستند که هر کارآفرین تازهکار بهتر است برای رسیدن به ایده تجاری به آنها توجه کند تا به نتیجه مطلوب برسد.
ایده تجاری
ایده تجاری بنیان کسبوکار و اندیشهای است که میشود از آن برای تولید کالا یا طراحی خدمت جهت کسب درآمد استفاده کرد. به طور کلی ایدهای تجاری محسوب میشود که دستکم این چهار ویژگی را داشته باشد:
- خلاقانه باشد
- خاص باشد
- مشکلی را برطرف کند
- سودآوری داشته باشد
یکی از چالشهای استارتاپها شناساندن دقیق کالا یا خدمتی است که میخواهند ارائه میکنند بنابراین اگر محصول فروش نمیرود احتمالاً مشکل از شیوه معرفی و انتخاب مخاطب ناشی میشود. برای اینکه مخاطب خود را بشناسید لازم است که تحقیقات بازار انجام دهید و سپس با اطلاعرسانی و تبلیغات مناسب و مؤثر آن را به مخاطبان معرفی کنید.
به طور کلی تحقیقات بازار فرآیند جمعآوری، تحلیل و تفسیر اطلاعات درباره بازار و مشتریان کنونی، قدیمی و یا بالقوهی یک کالا یا خدمت است. این تحقیق در مورد خصوصیات، الگوی مصرف، محل زندگی و نیازهای بازار هدف شما و همچنین ویژگیهای رقبا و صنعتی که درآن فعالیت میکنید، صورت میگیرد.
- شبکهسازی
با دقت به سابقه استارتاپهای مختلفی که تا کنون تأسیس شدهاند متوجه میشویم که تعداد بسیار کمی از آنها هستند که فقط توسط یک نفر بنیان گذاشته شده باشند. داشتن شریک یا شرکا خصوصاً در زمانیکه میخواهید کار را شروع کنید، منافع بسیاری به همراه دارد که از جمله آنها میتوان به شبکهسازی، همافزایی، جلب حمایت بیشتر و بهرهمندی از همکاری دیگران اشاره کرد. از سوی دیگر برقراری و توسعه ارتباطات باعث ایجاد شبکه Network و افزایش دانش کارآفرینان میشود.
- تأمین مالی و بودجهبندی
تهیه دقیق و واقعبینانه جدول هزینه و درآمد اهمیت زیادی دارد و سودآوری ایده را مشخص میکند.
هدف کارآفرینی صرفاً کسب درآمد نیست؛ اما در عین حال برای راهاندازی کسبوکار سرمایه لازم است. راههای مختلفی برای تامین منابع مالی وجود دارند که از جمله این راهها میتوان به بهرهگیری از داراییهای شخصی، تامین منابع از طریق خانواده و دوستان یا دریافت اعتبارات و تسهیلات اشاره کرد.
- تهیه حداقل محصول قابل ارائه یا MVP: Minimum Viable Product
تهیه حداقل محصول قابل ارائه نقشی بیبدیل در موفقیت آتی استارتاپ دارد و کمک میکند تا قبل از آنکه محصول (کالا یا خدمات) در مقیاس بالا عرضه شود، بازخوردهای مورد نیاز نسبت به آن دریافت شود. مفهوم «حداقل» در اینجا لزوماً بر سادگی تاکید ندارد و بیشتر به معنای محصول مناسب و قابل استفادهای است که قابلیت ارتقا داشته باشد.
و در آخر به این موضوع اشاره میکنیم که کارآفرینان در عین واقعبینی بهتر است امیدوار و خوشبین و ریسکپذیر باشند و با خیال راحتتری اشتباه کنند که این امر سبب میشود چیزهای بیشتری یاد بگیرند و زودتر پیشرفت کنند.
لذا اگر ایدهای دارید که میخواهید آن را تجاری کنید در ابتدا مواردی که بیان شد را رعایت کنید. در این مسیر میتوانید از خدمات شتابدهنده دکترکاربین بهرهمند شوید.
مطالب مرتبط:
- استارت آپ ؛ از ایده تا کسب و کار
- ۳ اشتباه که ایده کارآفرینی شما را نابود میکند
- از ایده تا موفقیت به روایت منحنی استارتاپ