MPV یا حداقل محصول پذیرفتنی چیست؟
اگر کمی در دنیای کارآفرینی و استارت آپ چرخیده باشید، قاعدتاً اصطلاح MVP یا Minimum Viable Product به گوشتان خورده است. این اصطلاح را در فارسی به کمینه محصول پذیرفتی و نیز حداقل محصول قابل ارائه ترجمه کردهاند.
طی سالهای اخیر، مفهوم MVP بیشتر مورد توجه استارتآپهای حوزهی فناوری بوده است و برنامهنویسان و طراحان محصولات نرمافزاری به آن پرداختهاند. اما اگر با مفهوم آن به خوبی آشنا شویم، خواهیم دید که MVP یک «طرز فکر» است که میتواند در بسیاری از حوزهها و فعالیتها به کمک ما بیاید.
مخفف کلمه (Minimum Viable Product) و به معنی حداقل محصول قابل ارائه است که به فارسی به معانی مختلفی مثل کمینه پذیرفتنی محصول و حداقل نمونه قابل عرضه هم معنی شده است.
MVP به بنیانگذاران ایدهها کمک میکند با حداقل هزینه و تلاش یک نمونه قابل قبول از محصول خود جهت گرفتن بازخورد از مشتری و سرمایهگذار تهیه کند
MVP به شما کمک میکند شناخت بیشتری از بازار، مشتریان، سرمایهگذاران بدست آورید بدون آن که هزینه یک شکست کامل را بپردازید. تا قبل ساخت یک MVP همه کارآفرینان معتقدند ایده آنها یک گنج به تمام معناست و به احتمال زیاد در مسیر موفقیت تضمینی قرار دارد.
مفهوم MVP اولین بار توسط فرانکرابینسون (Frank Robinson) ابداع و توسط اریکرِیس (Eric Reise) در ساخت برنامههای کاربردی و کارآفرینی اینترنتی مورد استفاده قرار گرفت. بر همین اساس MVP همانند یک ماکت، چشماندازی مشخصی از معماری تجاری پروژه پیش روی شما قرار خواهد داد.
برای ساخت MVP هیچ قانون دقیق و از پیشتعریف شدهای وجود ندارد، MVP میتواند شامل یک صفحه فرود (landing Page) یا ویدئو، اسلاید یا صفحه اول یک اپلیکیشن باشد اما حداقلهایی هم وجود دارد، نکته بارز اهمیت MVP درگیر کردن مشتری یا سرمایهگذار با ایده است. مطالعه تجربه مستقیم مشتری یا سرمایهگذار مهمتر از نظر شفاهی او در ارائه یک MVP است. پس MVP یک نظرسنجی نیست اما نظرسنجی هم میتواند بخشی از یک MVP باشد.
اصل مهم دیگری که در MVP وجود دارد ساخت آن نیست بلکه نحوه ارائه و جمعآوری و تحلیل نتایج آن است که اگر بدرستی انجام نشود ممکن است یک ایده خوب را در نقطه خفه کند یا با ارائه آمار غلط ممکن است بنیانگذار را تشویق به پیادهسازی ایدهای کند که برای آن مشتری وجود ندارد. برای مثال توصیه میشود که MVP خود را به ناشناختهترین و پائینترین رده مشتریان ارائه کنید نه بستگان و دوستان، تا بتوانید دقیقترین آمار ممکن را استخراج کنید.
ساخت MVP بدون انعطافپذیری مشکل دیگری است که ممکن است اثربخشی این تکنیک عالی را از بین ببرد.
وقتی قرار است برای ایده خودتان MVP بسازید هرگز نباید در مورد آن تعصب داشته باشید. نیاز مشتری ممکن است چرخشهای زیادی بهصورت کلی یا جزئی ایجاد کند. حتی ممکن است توجیه اقتصادی ایده را زیر سوال ببرد. پس ارزش MVP به نتیجهای است که از آن استخراج میشود.
مطالب مرتبط:
- استارتاپ و اصطلاحات آن
- چند روش ساده برای کاهش مخارج استارتاپها
- ضرورت نیاز استارتاپ ها به یک تیم مشاوره
برچسب ها: بازاریابی ، استارتاپ ، تیم سازی استارتاپ